در ادب نفست این بس که واگذارى ، آنچه را از جز خود ناپسند شمارى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :3
کل بازدید :40077
تعداد کل یاداشته ها : 78
04/5/17
3:10 ص

برگ ریزان است پائیز را قراری نیست نیست

جرم او این است مجرم را فراری نیست نیست

خش خش این برگها ورقص افتادن به خاک

بی درنگ زیباست اما این گوارا نیست نیست

شاخه ای کز عشق بلبل سبز وخرم می شده است

آنچنان خالیست گویا شاخساری نیست نیست

بلبلان دیگر به آغوش که نغمه سردهند

این چه بی معناست دیگر شهسواری نیست نیست

برگ زرد سوخته دیگر صبوری تا به کی

بی گمان دیگر برایت روزگاری نیست نیست